سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دل تنگی های من

به سلامتی سربازی که55دقیقه تو صف تلفن ایستاد

تا فقط 5دقیقه صدای عشقشو بشنو

اما تنها چیزی که شنید این بود

مشترک مورد نظر درحال مکالمه میباشد

ایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خدا


نوشته شده در یادداشت ثابت - شنبه 92/7/28ساعت 5:18 عصر توسط ..... نظرات ( ) |

اول به سلامتی دختری که

رگ دستشو به خاطر عشقش زد

غافل از اینکه عشقش داره رگ گردن یکی دیگه رو لیس میزنه

 

 

سرد بود رگ دستش متورم شده بود....کارد تو دستش محکم فشار

داد....خون از لای مشتش می چکید....لبه شکسته و تیز کاتر گذاشت

روی رگ متورم دستش......با اخرین توانش کارد را تا بالای رگش

کشید....اب سرد وان قزمز قرمز بود.... بوی خون ....بوی نفرت....ارام تو خون خودش غرق شد

 

جلوی تلویزیون دراز کشیده بودم بدون اینکه بخواهم نگاهم به قاب تلویزیون دوخته

شده بود دخترک تو فیلم درست مثل من به آخر خط رسیده بود می خواست به عشقش ثابت کنه دوستش داره پسرک یک تیغ تو دستش گذاشت دخترک محکم تیغ تودستش فشارداد خون چیک چیک از روی دستش به زمین می ریخت می خواست ثابت کنه صادقانه دوستش داره رگشو زد ؟وجودم داشت ازهم پاره می شد پسرک دختر را به آغوشش کشید.دخترک تو بغلش جون داد .

پسر خنده ای کرد گفت اگر دوستم داشت خودشو نمی کشت.  

  

 بابت هر بی مهریت یک نشان می زارم به همین راحتی فقط یک تیغ

می خواهد و یک رگ فقط کافی است دنیات کو چک باشد ودلت تنگ

نمی دانی چه لذتی داره!هم آغوشی تیغ با رگ چند لحظه بعد............

درد .......... سوزش .......... خون ........ و در آخر مرگ.............

چند لحظه بعد کسی فریاد می زند: او مرده است مرده !من را به بهشت

راه نمی دهند به جرم خود کشی به جرم مرگ ولی مهم نیست

 

 

 میان بودن و نبودن تنها یک حرف فاصله است!
به همین سادگی!
و من...
روز و شب جریمه سنگین رفتنت را پرداختم
و جز دل که روزی هزار بار خراش افتاد
کسی نفهمید که از "ب" بودنت

تا" نون" نبودنت فاصله تا بی نهایت بود...

 

 


 


 

از همان ابتدا دروغ گفتند
مگر نگفتند که " من" و " تو " ، " ما " می شویم؟!
پس چرا حالا "من" این قدر تنهاست!
از کی "تو" اینقدر سنگ دل شد؟!...
اصلا این "او" را که بازی داد؟!...
که آمد و " تو" را با خود برد و شدید " ما"!
می بینی
قصه ی عشقمان!

 

 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

حالا اگه خدای نکرده پستمو خوندی یه سر بیا به چت رومی که ادرسشو گذاشتم تو لینکام وعضو شو البته اگه خوندی که بعید به نظر میرسه

__________________________________________________________________________________________________ 

 

جالب بود به نظرم اگه دوست داشتی بگو

  


نوشته شده در یادداشت ثابت - سه شنبه 92/5/30ساعت 5:42 عصر توسط ..... نظرات ( ) |

چقد نوشتم واونی که باید میخوند نخوند

هر نفسم اهه که میاد بیرون

خسته شدم 

از زندگی

از نفس کشیدن

از خودم

از دلم

از عشقم

عشقی که برای نگه داشتنش به هر دری زدم

واسه اینکه کنارم بمونه هر کاری کردم

داشتم با چنگ و دندون نگهش میداشتم

ولی اخرش رفت

به خاطر یه اشتباه

شاید بزرگ

شاید کوچیک

نمیدونم

اما اشتباهم اشتباهی بود که اون بارها کرده بود

ومن هربار بایه لبخند گفتم عیب نداره عزیزم

ولی اون چی او ن هیچی

هیچی

هیچی

هیچی

 

خدایا..

مرا نمیبینی؟؟؟؟!!!!!

اینجا....

در میان این همه ادم تنهایم....!!!!

در میان این همه آشنا غریبم....!!!!

خسته شدم از این همه تظاهر....

خسته از این همه احساس ساختگی...

خسته از این همه موجود بی قلب...

بی روح...

بی حساس به نام انسان.

فقط تو تنها نیستی...

من ازتو تنهاترم که در میان این همه ادم حتی هم صحبتی ندارم....

نمی خواهی پایان دهی تنهاییم را ؟؟؟!!!

نه....!!

دیگر کسی را نمی خواهم.

نه هم نفس و نه هم آغوشی....

نمیشنوی ؟؟؟

خاک صدایم میزند....!!

این را هم از من دریغ میکنی ؟؟؟

بفرست ان فرشته ات را که همه هراس دارند از او....

می خواهم بعد از اخرین پک سیگارم- جانم را تقدیمش کنم

و او را در آغوش بفشارم....

آری دیگر کسی را نمی خواهم جز یک چیز....

مرگ را....

 


دوست داشتی یه سوال ازم بپرس

هرسوالی

جواب میدم


نوشته شده در یادداشت ثابت - پنج شنبه 92/5/25ساعت 7:51 عصر توسط ..... نظرات ( ) |

اول به سلامتی پسری که رفت سربازی مرد شه

ولی..........

وقتی برگشت دید عشقش زن شده



آهای نادون کثیف .

من که تو رو تنها بود و نبودم میدونستم

تو این زندگیم تموم فکر و ذکرم تو بودی

آهای باتوام بی لیاقت ،

لیاقت داشتن تورو گرگ های این زمونه هم ندارن ،

من میخواستم دنیارو  فدات کنم ،

به همه ثابت کنم که بهترین عاشقای روی این زمین منو تو هستیم

ولی........


نیا باران !!!!!!!!!!!!!

زمین جای قشنگی نیست...

من از اهل زمینم خوب میدانم  ِ  که گل در عقد زنبور است ...

ولی از یک طرف پروانه را هم دوست میدارد


خیانت تنها این نیست که شب را با دیگری بگذرانی

خیانت میتواند دروغ دوست داشتن باشد...

خیانت میتواند جاری کردن اشک بر دیدگان معصومی باشد...

اگر کسی یکبار به تو خیانت کرد این اشتباه از اوست ،

اگر کسی دوبار به تو خیانت کرد این اشتباه از توست ! (شکسپیر)

خیانت یعنی له کردن مردی که با تمام نداری هایش ممکن بود روزی شوهر خوبی برایت باشد . . .

خیانت یعنی سالها در حسرت پاسخ دادن به یه سوال بسوزی

چه کردم که لایق پست ترین کلمه عالم شدم(خیانت)؟

خیانت یعنی نابخشوده ترین گناه نزد خدا و بندش

خیانت یعنی جسمت پیش کسی و ذهنت پیش کس دیگر باشد

خیانت یعنی اینکه حتی به کس دیگه فکر بکنی.

اگه اینکارو کردی باید منتظر باشی چوبشم بخوری

خیانت یعنی هرزگی و خیانت کار یه هرزه بیش نیست.

میخواد پسر باشه میخواد دختر

خیانت یعنی هرزگی


من واقعا نمیفهمم اونی که خیانت میکنه پیش خودش چه فکری میکنه

ای جناب خیانت کار

بله با شمام

اره خودت

فک میکنی خیلی زرنگی؟

خیلی باهوشی؟

خیلی زبلی؟


بعضی آدمهــــــا یهـو میــان . . . !
یهـو زندگیـتـــــو قشنگ میکنن . . . !
یهـو میشن همــــــه ی دلخـوشیت . . . !
یهـو میشن دلیـل خنــــــده هات . . . !
یهـو میشن دلیل نفس کشیــــدنت . . . !
... بـعــــد همینجـوری یهـو میــــــرن . . . !
یهـو گنـــــــــــد میـزنن بـه آرزوهــــات . . . !
یهـو میشن دلیل همــــــــه ی غصــه هات و همـــــــه ی اشکات . . . !
یهـو میشن سبب بالا نیـــومدن نفسـت . . .

تو هم از همونا بودی


چرا وقتی دروغ میگی و من لبخند می زنم فکر میکنی احمقم؟!

 خب یه بارم فکر کن دارم به حماقت تو لبخند می زنم
 انهم زهر خند ..نه لبخند


بیا یک شب....فقط یک شب جایمان را عوض کنیم...
من خیانت می کنم....تو فراموش کن.


عشق اون نیست که در اوج رابطه ، پاک بمونی
عشق اونه که در اوج اختلاف ،
خیانت نکنی


پسر: کجایی عزیز دلم؟
دختر: واااای همین الان رسیدم دارم از خستگی مــیمــیرم،
میرم بخوابم کم کم… تو چیکار میکنی عزیزم؟
پسر: من توی مهمونی ام، پشت سرت ایستادم!

یه سوال

اگه متنمو خوندی جواب بده

اخه چرا خیانت؟

دلیلش چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


نوشته شده در یادداشت ثابت - چهارشنبه 92/5/3ساعت 6:11 عصر توسط ..... نظرات ( ) |

پاره ی تنم ، به تن دیگری رفتی !!!
عادتم را که میدانی ؟؟؟!!!
چندشم میشود لباسی را که به تن دیگری رفته بپوشم ...
تک پرم ، نماندی با من ولی خیالی نیست...
دیگری پرپرت میکند ، شک نکن ! ...
حرف هایم ... دلخوری هایم ... دلتنگی هایم ... و تمام اشک های من بماند برای بعد...
تو تنها برایم بگو ...
با او چگونه میگذرد که با من نمیگذشت؟؟؟!!!.........

نوشته شده در دوشنبه 92/9/11ساعت 3:58 عصر توسط ..... نظرات ( ) |

   1   2      >

 Design By : Pichak 

کدهای جاوا اسکریپت قالب وبلاگ