به سلامتی سربازی که55دقیقه تو صف تلفن ایستاد تا فقط 5دقیقه صدای عشقشو بشنو اما تنها چیزی که شنید این بود مشترک مورد نظر درحال مکالمه میباشد ایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خدا اول به سلامتی دختری که رگ دستشو به خاطر عشقش زد غافل از اینکه عشقش داره رگ گردن یکی دیگه رو لیس میزنه سرد بود رگ دستش متورم شده بود....کارد تو دستش محکم فشار جلوی تلویزیون دراز کشیده بودم بدون اینکه بخواهم نگاهم به قاب تلویزیون دوخته بابت هر بی مهریت یک نشان می زارم به همین راحتی فقط یک تیغ میان بودن و نبودن تنها یک حرف فاصله است! تا" نون" نبودنت فاصله تا بی نهایت بود... از همان ابتدا دروغ گفتند ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حالا اگه خدای نکرده پستمو خوندی یه سر بیا به چت رومی که ادرسشو گذاشتم تو لینکام وعضو شو البته اگه خوندی که بعید به نظر میرسه __________________________________________________________________________________________________ جالب بود به نظرم اگه دوست داشتی بگو چقد نوشتم واونی که باید میخوند نخوند هر نفسم اهه که میاد بیرون خسته شدم از زندگی از نفس کشیدن از خودم از دلم از عشقم عشقی که برای نگه داشتنش به هر دری زدم واسه اینکه کنارم بمونه هر کاری کردم داشتم با چنگ و دندون نگهش میداشتم ولی اخرش رفت به خاطر یه اشتباه شاید بزرگ شاید کوچیک نمیدونم اما اشتباهم اشتباهی بود که اون بارها کرده بود ومن هربار بایه لبخند گفتم عیب نداره عزیزم ولی اون چی او ن هیچی هیچی هیچی هیچی خدایا.. مرا نمیبینی؟؟؟؟!!!!! اینجا.... در میان این همه ادم تنهایم....!!!! در میان این همه آشنا غریبم....!!!! خسته شدم از این همه تظاهر.... خسته از این همه احساس ساختگی... خسته از این همه موجود بی قلب... بی روح... بی حساس به نام انسان. فقط تو تنها نیستی... من ازتو تنهاترم که در میان این همه ادم حتی هم صحبتی ندارم.... نمی خواهی پایان دهی تنهاییم را ؟؟؟!!! نه....!! دیگر کسی را نمی خواهم. نه هم نفس و نه هم آغوشی.... نمیشنوی ؟؟؟ خاک صدایم میزند....!! این را هم از من دریغ میکنی ؟؟؟ بفرست ان فرشته ات را که همه هراس دارند از او.... می خواهم بعد از اخرین پک سیگارم- جانم را تقدیمش کنم و او را در آغوش بفشارم.... آری دیگر کسی را نمی خواهم جز یک چیز.... مرگ را.... دوست داشتی یه سوال ازم بپرس هرسوالی جواب میدم اول به سلامتی پسری که رفت سربازی مرد شه ولی.......... وقتی برگشت دید عشقش زن شده آهای نادون کثیف . من که تو رو تنها بود و نبودم میدونستم تو این زندگیم تموم فکر و ذکرم تو بودی آهای باتوام بی لیاقت ، لیاقت داشتن تورو گرگ های این زمونه هم ندارن ، من میخواستم دنیارو فدات کنم ، به همه ثابت کنم که بهترین عاشقای روی این زمین منو تو هستیم ولی........ نیا باران !!!!!!!!!!!!! ولی از یک طرف پروانه را هم دوست میدارد خیانت میتواند دروغ دوست داشتن باشد... خیانت میتواند جاری کردن اشک بر دیدگان معصومی باشد... اگر کسی یکبار به تو خیانت کرد این اشتباه از اوست ، اگر کسی دوبار به تو خیانت کرد این اشتباه از توست ! (شکسپیر) خیانت یعنی له کردن مردی که با تمام نداری هایش ممکن بود روزی شوهر خوبی برایت باشد . . . خیانت یعنی سالها در حسرت پاسخ دادن به یه سوال بسوزی چه کردم که لایق پست ترین کلمه عالم شدم(خیانت)؟ خیانت یعنی نابخشوده ترین گناه نزد خدا و بندش خیانت یعنی جسمت پیش کسی و ذهنت پیش کس دیگر باشد خیانت یعنی اینکه حتی به کس دیگه فکر بکنی. اگه اینکارو کردی باید منتظر باشی چوبشم بخوری خیانت یعنی هرزگی و خیانت کار یه هرزه بیش نیست. میخواد پسر باشه میخواد دختر خیانت یعنی هرزگی من واقعا نمیفهمم اونی که خیانت میکنه پیش خودش چه فکری میکنه ای جناب خیانت کار بله با شمام اره خودت فک میکنی خیلی زرنگی؟ خیلی باهوشی؟ خیلی زبلی؟ بعضی آدمهــــــا یهـو میــان . . . ! تو هم از همونا بودی چرا وقتی دروغ میگی و من لبخند می زنم فکر میکنی احمقم؟! بیا یک شب....فقط یک شب جایمان را عوض کنیم... عشق اون نیست که در اوج رابطه ، پاک بمونی پسر: کجایی عزیز دلم؟ یه سوال اگه متنمو خوندی جواب بده اخه چرا خیانت؟ دلیلش چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
داد....خون از لای مشتش می چکید....لبه شکسته و تیز کاتر گذاشت
روی رگ متورم دستش......با اخرین توانش کارد را تا بالای رگش
کشید....اب سرد وان قزمز قرمز بود.... بوی خون ....بوی نفرت....ارام تو خون خودش غرق شد
شده بود دخترک تو فیلم درست مثل من به آخر خط رسیده بود می خواست به عشقش ثابت کنه دوستش داره پسرک یک تیغ تو دستش گذاشت دخترک محکم تیغ تودستش فشارداد خون چیک چیک از روی دستش به زمین می ریخت می خواست ثابت کنه صادقانه دوستش داره رگشو زد ؟وجودم داشت ازهم پاره می شد پسرک دختر را به آغوشش کشید.دخترک تو بغلش جون داد .
پسر خنده ای کرد گفت اگر دوستم داشت خودشو نمی کشت.
می خواهد و یک رگ فقط کافی است دنیات کو چک باشد ودلت تنگ
نمی دانی چه لذتی داره!هم آغوشی تیغ با رگ چند لحظه بعد............
درد .......... سوزش .......... خون ........ و در آخر مرگ.............
چند لحظه بعد کسی فریاد می زند: او مرده است مرده !من را به بهشت
راه نمی دهند به جرم خود کشی به جرم مرگ ولی مهم نیست
به همین سادگی!
و من...
روز و شب جریمه سنگین رفتنت را پرداختم
و جز دل که روزی هزار بار خراش افتاد
کسی نفهمید که از "ب" بودنت
مگر نگفتند که " من" و " تو " ، " ما " می شویم؟!
پس چرا حالا "من" این قدر تنهاست!
از کی "تو" اینقدر سنگ دل شد؟!...
اصلا این "او" را که بازی داد؟!...
که آمد و " تو" را با خود برد و شدید " ما"!
می بینی
قصه ی عشقمان!
زمین جای قشنگی نیست...
من از اهل زمینم خوب میدانم ِ که گل در عقد زنبور است ...
خیانت تنها این نیست که شب را با دیگری بگذرانی
یهـو زندگیـتـــــو قشنگ میکنن . . . !
یهـو میشن همــــــه ی دلخـوشیت . . . !
یهـو میشن دلیـل خنــــــده هات . . . !
یهـو میشن دلیل نفس کشیــــدنت . . . !
... بـعــــد همینجـوری یهـو میــــــرن . . . !
یهـو گنـــــــــــد میـزنن بـه آرزوهــــات . . . !
یهـو میشن دلیل همــــــــه ی غصــه هات و همـــــــه ی اشکات . . . !
یهـو میشن سبب بالا نیـــومدن نفسـت . . .
خب یه بارم فکر کن دارم به حماقت تو لبخند می زنم
انهم زهر خند ..نه لبخند
من خیانت می کنم....تو فراموش کن.
عشق اونه که در اوج اختلاف ،
خیانت نکنی
دختر: واااای همین الان رسیدم دارم از خستگی مــیمــیرم،
میرم بخوابم کم کم… تو چیکار میکنی عزیزم؟
پسر: من توی مهمونی ام، پشت سرت ایستادم!
عادتم را که میدانی ؟؟؟!!!
چندشم میشود لباسی را که به تن دیگری رفته بپوشم ...
تک پرم ، نماندی با من ولی خیالی نیست...
دیگری پرپرت میکند ، شک نکن ! ...
حرف هایم ... دلخوری هایم ... دلتنگی هایم ... و تمام اشک های من بماند برای بعد...
تو تنها برایم بگو ...
با او چگونه میگذرد که با من نمیگذشت؟؟؟!!!.........
Design By : Pichak |